لینک سایت مصاحبه  

 

گفتوگو با رضا کرمی محمدی مدیرعامل شرکت دانش بنیان پارت سازه ساینار

براي مقاوم سازي در برابر زلزله فرهنگسازي شود؛

 

 

يکي از بزرگ‌ترين مشکلات اقتصاد ما شکاف عميقي است که ميان دانشگاه و صنعت وجود دارد. شرکت «پارت سازه ساينار» با علم به اين موضوع و در جهت پيوند دادن اين‌ دو تشکيل شد. رضا کرمي محمدي، دانشيار عضو هيات‌علمي دانشکده عمران و گروه زلزله دانشگاه خواجه نصير، مي‌گويد ايران يک کشور لرزه‌خيز است ولي ما در ساختن سازه‌هايمان به اين مساله مهم وقعي نمي‌نهيم و اگر فکري براي آن نکنيم، در صورت وقوع زلزله خصوصا در تهران، با فجايع اجتماعي و سياسي مواجه خواهيم شد. شرکت پارت سازه ساينار به مديريت دکتر رضا کرمي محمدي، راه‌حلي براي اين مساله ارائه کرده است که از سال‌ها پيش در دنيا استفاده مي‌شود اما در ايران همچنان براي استفاده از اين راه‌حل کم‌هزينه مقاومت وجود دارد.

 

 

 

 براي شروع شرکت خودتان را معرفي کنيد و بگوييد چطور شد که به فکر تاسيس اين  شرکت افتاديد؟

 

ما در دانشگاه خواجه نصير مشغول مطالعه و پژوهش در حوزه مسائل لرزه‌اي بوديم. بر اساس مطالعاتمان به اين نتيجه رسيديم که کشور در بحث مقاوم‌سازي و طراحي سازه‌ها در برابر زلزله جاي کار بسيار دارد. با مشورت‌هايي که کرديم، در مجموع به اين نتيجه رسيديم که بهترين راه، تشکيل يک گروه و به عبارت بهتر، شرکتي است که از يک طرف با صنعت رابطه برقرار کند و از طرف ديگر با دانشگاه و پژوهش در ارتباط باشد. در واقع کار و هدف اصلي ما در اين شرکت دانش‌بنيان اتصال دانشگاه به صنعت و تبديل نتايج تحقيقات به محصول است تا در نهايت بتوانيم کشور را در بخش مقاوم‌سازي ساختمان‌ها و حتي مقاوم‌سازي بخش‌هاي صنعتي که در مقابل زلزله آسيب‌پذيرند، ارتقا دهيم. مباني طراحي سازه‌ها - به‌ويژه سازه‌هاي صنعتي - ما در کشور خيلي قديمي و بعضا مربوط به بيش از 30 سال پيش است که اصلا بحث زلزله در آن‌ها مطرح نبوده است. اگر هم اين طرح‌ها از کشورهاي ديگر وارد شده، مساله لرزه‌خيز بودن ايران در آن‌ها ناديده گرفته شده است. ما در مورد بخش‌هاي مختلف صنعت مثل فولاد، پتروشيمي، برق و... مطالعه کرديم و ديديم که همه آن‌ها به تعميم ملاحظات لرزهاي در بسياري از بخش‌هاي خود احتياج دارند. در زمينه استفاده از فناوريهاي نوين در مقابله با آثار زلزله، مشکل اين است که بايد به افراد آگاهي داده شود تا بدانند ابزاري که ما توليد مي‌کنيم، چه مشکلي را از آن‌ها برطرف مي‌کند. ما از نظر نيروي انساني تقريبا در دانشگاه‌ها مشکلي نداريم و دانشي را که به نتيجه مطلوب و محصول برسد، در داخل کشور داريم. بر همين اساس هم ما در اين شرکت توليد محصولات دانش‌بنيان در زمينه ميراگرها را هدف‌گذاري کردهايم.

 

 

 

 ممکن است جزئي‌تر و ملموس‌تر درباره کارها و محصولاتتان بگوييد؟

 

اگر زلزله بيايد، قسمت اعظم سازه‌هايي که در داخل کشور وجود دارد، فرو مي‌ريزد و غيرقابل استفاده مي‌شود که خسارات جاني و مالي فراواني به همراه دارد. اين‌ها را مي‌شود با يک تغيير کوچک اصلاح کرد.

 

 

 

 يعني همين سازه‌هايي که وجود دارند؟

 

بله، مي‌شود همين سازه‌هاي موجود را اصلاح کرد. متاسفانه سازه‌هاي جديدي هم که ساخته مي‌شوند در مقابل زلزله مقاومت مطلوبي ندارند. ابزاري که درباره‌اش با شما صحبت مي‌کنم، در حال حاضر در دسترس نيست و مهندسان ما نمي‌توانند در کشورمان از آن استفاده کنند. ما درصدديم که اين ابزار را به جمع ظرفيت‌هاي داخلي کشور اضافه کنيم تا ساختمان‌ها بعد از زلزله قابل استفاده باشند. فرض کنيد الان زلزله بيايد. اگر دستگاه‌هاي موجود در يک بيمارستان از کار بيفتد، کادر بيمارستان نمي‌تواند به بيماران خودش برسد، چه برسد به مجروحان زلزله. يا مثلا در نظر بگيريد يک نفر با هزار  مشکل خانه‌اي خريده است. بعد از زلزله اين فرد تمام دارايي‌اش را از دست مي‌دهد چون در اين زمينه بيمه مفيد و موثري نداريم. بنابراين زلزله مي‌تواند فاجعه‌هاي اجتماعي و انساني ايجاد کند و محصولات ما کمک مي‌کند آثار اين اتفاقات  بسيار کمتر شود. زلزله تهران حتي مي‌تواند تبعات سياسي داشته باشد. ابعاد مساله خيلي بزرگ است.

 

 

 

 اين ابزارها چه هستند؟

 

از اين ابزارها با عنوان کلي ميراگر يا دمپر ياد مي‌شود و انواع و اقسام مختلفي دارند. يک مثال مي‌زنم تا کار ميراگرها سهل‌تر درک شود. اگر از ماشين‌هاي قديمي استفاده کرده باشيد، حتما يادتان مي‌آيد هنگامي که اين ماشينها در چاله و دست‌انداز مي‌افتادند، همه تکانهاي آن را به سرنشين‌ها منتقل مي‌کردند. همين باعث مي‌شد سرنشين بعد از مدتي احساس خستگي مفرط و درد کند. اما حرکت ماشين‌هاي جديد خيلي نرم است و حتي سرنشينان از اين‌که در دست‌اندازهاي کوچک بيفتند و کمي بالا و پايين  شوند، لذت هم مي‌برند. اين‌ها به خاطر دمپرها و وسايلي است که زير صندلي و در چرخ‌ها به کار گرفته شده تا ارتعاشاتي که به خودرو وارد مي‌شود، به‌نرمي به سرنشين منتقل شود. ابزاري که ما براي سازه استفاده مي‌کنيم، چيزي شبيه به همين کار را انجام مي‌دهد تا ارتعاشاتي که در زمان زلزله به ساختمان وارد مي‌شود به سازه و افراد منتقل نشود. اين‌ها در دنيا جا افتاده و يک تکنولوژي است که بايد به کشور ما هم وارد شود. اين تکنولوژي هم چيز چندان پيچيده‌اي نيست. مشکل اين است که آن‌هايي که بايد حمايت کنند - مثل صنايع و کارفرماهاي بزرگ و دولت - بايد توجيه باشند که اين ميراگر مي‌تواند فايده‌هاي بسياري برايشان داشته باشد. بحث خسارات زلزله کاملا روشن است. از طرفي تکنولوژي پيشرفت کرده و هزينه‌هاي صنايع جديد بالاتر مي‌رود. مثلا قبلا نيروگاه گازي بوده بعد به سيکل ترکيبي تبديل شده و بعد هم هسته‌اي که هزينه‌هاي بسيار دارد. الان اگر يک نيروگاه هسته‌اي با اين همه هزينه و حساسيت‌هاي سياسي و بين‌المللي بر اثر زلزله تخريب شود، تمام اين سرمايهگذاريها از بين مي‌رود در حالي ‌که با در نظر گرفتن تمهيداتي مي‌توان اين خسارات را بسيار کاهش داد. منظور اين است که صنايع جديد و با تکنولوژي بالا روز به روز گران‌تر مي‌شوند و بخش عمدهاي از هزينه‌هاي صورت گرفته براي آن‌ها بعد از زلزله کاملا از بين مي‌رود و اين مي‌تواند تغييرات اجتماعي و سياسي ايجاد کند.

 

 

 

 کساني که اين مصاحبه را مي‌خوانند، از طيف‌هاي گسترده با تخصص متفاوت هستند. مي‌توانيد وظيفه اين ميراگرها را با مثال طوري توضيح دهيد که براي مخاطب عام هم قابل درک باشد؟

 

ببينيد، در اثر زلزله و تکان خوردن زمين، طبقات سازه تغيير مکان ميدهند. فرض کنيد زلزله فردي را که در طبقه بالاي يک ساختمان نشسته يک متر جابه‌جا کند. ساختمان هم به همين ترتيب ممکن است نسبت به زمين يک متر تغيير مکان دهد. اين جابه‌جايي باعث خرابي ساختمان مي‌شود و تجهيزات داخل آن در اثر اين حرکات از بين مي‌رود. لوله‌هاي گاز و آب  دچار شکست و خرابي ميشوند و نشت گاز باعث آتش‌سوزي مي‌شود. همه اين خرابي‌ها ناشي از تغيير مکان زيادي است که ساختمان در زمان زلزله متحمل ميشود. وسيله‌اي که ما مي‌سازيم اين تغيير مکان‌ها را بسيار محدود مي‌کند. قرار نيست در زمان ساخت سازه اتفاق خاصي بيفتد لذا کافي است ما در هر طبقه اين تجهيزات را در محلهاي مناسب نصب کنيم. حالا اگر قبلا سازه در اثر زلزله يک متر تغيير مکان مي‌داد، اکنون اين تغيير مکان به 20 سانتي‌متر و کمتر کاهش پيدا مي‌کند. نه حرکات زيادي به اشخاص منتقل ميشود و نه سازه دچار خرابي مي‌شود و تجهيزات نيز سالم باقي مي‌ماند.

 

 

 

 شما چه سالي کارتان را شروع کرديد و چقدر به هدفي که داشتيد، رسيديد؟

 

حدود دو سال است که کار خود را شروع کرده‌ايم. يک سال طول کشيد تا توانستيم گواهي دانش‌بنياني بگيريم. در يک سال اخير هم راهمان را بهتر فهميديم و هم خيلي به هدفمان نزديک شديم. اما بخشي از کار ما به پذيرش جامعه برمي‌گردد؛ اين‌که جامعه آماده باشد و کارفرما محصولمان را بپذيرد. مثلا در حوزه صنعت برق فشار تقاضاي تامين برق خيلي زياد است و حتما بايد برق به مشتري برسد. کافي است يک نيروگاه کار نکند تا بخشي از تقاضاي برق روي زمين بماند، بنابراين گرداندگان نيروگاه درگير کارهاي روزمره هستند و نمي‌توانند چندان به فکر آينده و اين پيشگيري‌ها باشند. فضاي بيرون آماده نيست وگرنه همه زيرساخت‌ها را آماده کرده‌ايم. حتي کارگاه‌هايي که براي ساخت دمپرها لازم است، آماده‌اند. جالب است بدانيد که اين دمپرها مي‌تواند تا 30 درصد وزن اسکلت ساختمان را نيز کاهش دهد که اين به نفع  سازندگان است و از طرفي، ايمني سازه را در برابر زلزله به‌شدت بالا مي‌برد. ما بر اساس رسالتي که براي خود قائليم، تصميم داريم انواع و اقسام ميراگرها را توليد کنيم اما جامعه نيز بايد توجيه باشد تا بتوانيم بازار مناسبي را براي انجام کار پيدا کنيم.

 

 

 

 ميراگرهايي که توليد کرده‌ايد، نسبت به محصولات کشورهاي خارجي در چه سطحي قرار دارند؟

 

نمونه‌اي که ساخته‌ايم، از لحاظ کيفي عالي است. البته آن نمونه چندان تکنولوژي پيچيده‌اي ندارد. يک مقدار جزئيات فني دارد که بايد رعايت شود و ما در تست‌هايي که انجام داديم و کارهاي تحقيقاتي‌مان آن‌ها را دريافته و رعايت کرده‌ايم. ميراگرها سطح‌هاي مختلفي دارند. بعضي از آن‌ها داراي تکنولوژي بسيار بالايي هستند که ساختنش براي ما در داخل کشور مي‌تواند مشکل باشد. شايد ساده‌ترينش هميني باشد که ما ساختيم. 80، 90 درصد امکانات ساخت انواع ميراگر در داخل کشور وجود دارد و مي‌توانيم به‌تدريج وارد ساخت ميراگرهاي پيچيده‌تر شويم.

 

 

 

 شما درباره ارتباط با صنعت حرف زديد که بخش مهمي از کار شماست. در اين زمينه چه اقدامي انجام داده‌ايد؟

 

ما به صنعت فولاد وارد شده‌ايم و حتي قرار بود اين کار را براي يکي از برج‌هاي پرکاربرد در اين صنعت انجام دهيم؛ يک ساختمان فلزي 100 متري که تجهيزات مختلف گران‌قيمت در طبقات آن وجود دارد. در مشورت با مهندسين ژاپني اين سازه فهميديم طرح اين سازه‌ها مربوط به سي سال پيش است و مساله زلزله هم به‌درستي براي مناطق لرزه‌خيز کشور در آن در نظر گرفته نشده است. خوب است بدانيد نمونه همين طرح در بيش از 30  نقطه مختلف کشور ساخته شده است. ما اين طرح را بررسي کرديم و نشان داديم که ميراگرها چقدر مي‌توانند امنيت آن را بالا ببرند و از سوي ديگر قيمت ساخت آن را نيز کاهش دهند.

 

 چطور قيمت پايين مي‌آيد؟

 

ميراگر ارتعاشات زلزله را کاهش ميدهد يا از بين مي‌برد و انرژي زلزله را که قرار است به سازه وارد شود  جذب ميکند؛ مثل آن ارتعاشي که در ماشين قرار است به سرنشين برسد ولي در کمک‌فنرها دمپ مي‌شود.

 

 

 

 اين‌طور که شما توضيح مي‌دهيد، هنوز نتوانسته‌ايد براي ميراگرهايتان بازار مناسب پيدا کنيد. سرمايه اوليه‌تان را از کجا آورديد و در حال حاضر بدون کسب درآمد از اين راه، چگونه فعاليتتان را ادامه مي‌دهيد؟

 

رشته ما راه و ساختمان است و ما سعي کرديم هزينه‌هايمان را با انجام پروژه‌هاي معمولي ديگر تامين کنيم. البته به کمک مالي زيادي نياز داشتيم و خوشبختانه با وامي که معاونت علمي و فناوري رياست‌جمهوري براي ما تامين کرد و تخفيف‌ها و معافيت‌هاي مالياتي که شامل حالمان شد، وضعيتمان بهتر شد. برنامه‌هايي هم داريم که بتوانيم در پروژه‌هاي ديگر شرکت بيشتر سرمايه‌گذاري و از اين راه نياز مالي‌مان را تامين کنيم.

 

 

 

 شما درباره کارهايي حرف زديد که دولت مي‌تواند انجام دهد. يک مقدار جزئي‌تر مي‌گوييد که بايد در هر بخشي چه اتفاقي بيفتد و شما منتظر چه هستيد؟

 

ببينيد، اگر دانشگاه و شرکت‌هاي دانش‌بنيان وارد اين قضيه نشوند، افرادي با سودهاي غيراخلاقي از طريق ارتباط با کشورهاي خارجي و واردات مي‌خواهند اين کارها را انجام دهند، آن هم بدون اين‌که تکنولوژي و طراحي آن‌ها وارد کشور شود؛ در فضايي صرفا تجاري و غيرعلمي. ولي اگر اين کار به دانشگاه‌ها سپرده شود و از شرکت‌هاي دانش‌بنيان حمايت کنند و آن‌ها را از خود بدانند، مي‌توانيم همين‌ها را با کيفيت بالا و قيمت پايين در کشور خودمان توليد کنيم. اين خيلي روش بهتري است و هزينه چنداني هم ندارد. مثلا اگر يک صنعت از ما حمايت کند و با صرف هزينه‌اي 100 يا 200 ميليوني به توليد و گسترش اين فناوري کمک کند، برداشت کردن از محصولات و سود حاصل از اين فعاليت‌ها در آينده مي‌تواند هم از نظر اقتصادي و هم از نظر ايمني برايش بسيار به‌صرفه باشد. مضاف بر اين‌که تکنولوژي و دانش وارد کشور مي‌شود. در اين زمينه متاسفانه کار چنداني از دست ما ساخته نيست و لازم است از مراجع بالاتر اقدام شود.

 

 

 

 نگران نيستيد؟ مدت‌هاست که هزينه مي‌کنيد اما نتوانسته‌ايد برداشت مالي از اين کار داشته باشيد. نمي‌ترسيد با شکست مواجه شويد؟ اصلا برنامه دومي داريد که اگر اين به نتيجه نرسيد، آن را ادامه دهيد؟

 

چرا، ما در يک فيلد ديگر هم کار مي‌کنيم که البته براي آن وارد بحث‌هاي دانش‌بنياني نشده‌ايم و آن هم بحث پايش سلامت است. به طور کلي به هر کار ديگري که بتوانيم انجام دهيم و در راستاي کار خودمان باشد، وارد مي‌شويم، براي اين‌که پابرجا بمانيم و بتوانيم کاري را که مي‌خواهيم انجام دهيم. قرار هم نيست نااميد شويم. ولي اگر اين مسير بيش از اندازه طولاني شود و ببينيم که نمي‌توانيم وارد بازار شويم طبعا يا ما بايد روش‌هايمان را عوض کنيم و يا اين‌که تحولي از سوي مراجع بالاتر صورت بگيرد کما اين‌که حرکتهاي مفيد و موثري در صنعت برق کشور با تشکيل شوراهاي راهبردي در اين صنعت صورت گرفته و ارتباط خوبي بين مديران و شرکت‌هاي دخيل در اين صنعت و نيز اساتيد دانشگاهها برقرار شده که نهايتا پروژههاي تحقيقاتي معطوف به صنعت را تعريف و حمايت خواهد کرد. چند وقت پيش هم جلسه‌اي با حضور وزير محترم نيرو برگزار شد؛ اتفاقي خوب و بنيادي قرار است بيفتد و فکر مي‌کنم نتيجه خيلي خوبي داشته باشد. وزارت نيرو حدود 140 نفر را براي شوراهاي راهبردي صنعت برق انتخاب کرده است که تعدادي از اين افراد را اساتيد دانشگاه تشکيل مي‌دهند، تعدادي هم فعالان صنايع هستند و تعدادي نيز از بدنه خود وزارتخانه هستند و با تخصص‌هاي مديريتي فعاليت مي‌کنند. چهارده يا پانزده شوراي راهبردي در زمينه‌هاي مختلف صنعت برق تشکيل شده است. اين‌ها از جانب شخص وزير نيرو حمايت مي‌شوند و قرار است مشکلاتي که در صنعت برق پيش مي‌آيد، به عنوان پژوهش، به دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها واگذار شود. اين حرکتي که در صنعت برق شروع شده، کاري است که فکر مي‌کنم در آينده حتما مي‌تواند کمک‌کننده باشد. اصولا درگير کردن دانشگاه و صنعت در يک موضوع که به تفاهم برسند و راهي را مشخص کنند، نتايج بسيار عالي براي کشور در بر خواهد داشت. اگر اين حرکت‌ها ادامه‌دار باشد، مي‌توان اميدوار بود. فعلا صنعت برق در اين زمينه پيشتاز است.

 

 

 

 اساسا مديريت يک شرکت دانش‌بنيان چه تفاوتي با مديريت يک شرکت معمولي دارد؟

 

يک شرکت معمولي بر اساس سود و صرفه تجاري تصميم مي‌گيرد و راهش را انتخاب مي‌کند ولي شرکت دانش‌بنيان بر اساس دغدغه‌هاي علمي؛ اين‌که يک پژوهش علمي را به مرحله عمل برساند و سودش به جامعه برسد. البته بخش مالي هم مهم است. شرکت دانش‌بنيان براي انجام اين کارها بايد از نظر مالي تامين باشد تا همه وقت و توجهش را به کار معطوف کند. در شرکت دانش‌بنيان صرفه تجاري در اولويت دوم قرار دارد.

 

 

 

 غير از اين تفاوت ماهيتي، چه مشکلاتي خاص شماست؟

 

خوشبختانه حمايت‌هاي خوبي از شرکت‌هاي دانش‌بنيان صورت مي‌گيرد. مثلا معاونت علمي و فناوري مساله سربازي را تا حدودي حل کرده است تا شرکت‌ها بتوانند از نيروي متخصص بيشتري بهره بگيرند. اگر اين حمايت‌ها با تغيير افراد عوض نشود، بعد از چند سال ثمرات خيلي خوبي خواهد داشت. اما يک مشکل ريشه‌اي اين است که کار علمي و تحقيقاتي بر اساس نياز کشور انجام نمي‌شود آن هم به دليل اين‌که دانشگاه‌ها با صنعت ارتباط ارگانيک و طبيعي ندارند. اين ارتباط بايد به نحوي برقرار شود. اگر اساتيد دانشگاه در صنايع حضور داشته باشند و مجبور نباشند تمام ساعات خود را در دانشگاه بگذرانند و با جزئيات صنعت آشنا باشند، مي‌بينند که در صنعت چه مشکلاتي وجود دارد و مي‌توانند با کمک دانشجويانشان آن‌ها را حل کنند. اين اتفاق در کشور ما نيفتاده و مديريت کلان کشور فکري براي اين مساله نکرده است؛ غير از صنعت برق که عرض کردم دارد به نحوي اين کار را انجام مي‌دهد.

 

در اصل ما نياز داريم که در کشور براي اين امر فرهنگسازي شود. اگر در برابر محصولات دانش‌بنيان وطني مقاومتي وجود دارد، از نظر علمي و عملي بحث شود تا معلوم شود چرا اين تغيير ايجاد نمي‌شود در حالي‌ که حتي در کاهش هزينه‌هاي پروژهها نيز بسيار ثمربخش خواهد بود. متاسفانه در کشور ما از اين افراد و شرکت‌ها به اندازه کافي حمايت نمي‌شود. اگر فضا را فراهم کنيم و آن‌ها را جدي بگيريم و برايشان در جامعه جا باز کنيم، نخبگان نه‌تنها با اين وسعت از کشور نمي‌روند بلکه يک عده که رفته‌اند هم برمي‌گردند تا در کشور خودشان کار کنند و مثمر باشند. 

 

منبع:مجله دانش بنیان